چرا فکر کردی به جز من یکی دیگه لایقت بود ...
رفتی و از من گرفتی اون نگاه عاشق تو ..
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی ...
تک و تنها توی این غربت سنگی ..
می دونم بر نمی گردی ..
شدی همرنگ دو رنگی ...
همه زندگی من اون نگاه عاشقت بود ...حالا من تنها نشستم با نوای بی نوائی......
آره زندگی همینه داداشی ...همش بی وفائی و نامردی ...






روزگار حرف های زیادی واسه گفتن داره ..
اما حیف که تو کله من نمیره ...

نظرات 9 + ارسال نظر
شیدا چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1383 ساعت 03:53 ب.ظ

سلام
شعرای زیبایی بودندآقا پویا از خواندنشون لذت بردم.
بازم شعر بنویسید و امید وارم موفق باشید.
قربان شما
شیدا

غریبه پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:13 ق.ظ

سلام
واقعا عالیه امیدوارم همیشه پیروز و سربلند باشید

فراز سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:19 ب.ظ http://www.free-down.blogsky.com

سلام.وبلاگ خوبی داری به من همسربزن .بای

شیدا دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 05:53 ب.ظ

چقدر لووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

مرده پنج‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:00 ق.ظ

سلام
من همونم که دگر مرده ام

خدا حافظ

مرده جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 03:03 ق.ظ

عشق معنی نداره همانطور که عاشق معنی نداره شاید قبلا معنی داشته ولی الآن نداره

مهرزاد پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:34 ق.ظ

پس از تو رنگ گلها هم فریب است .. خیلی خوب بود میدونی هر شکایتی حکایتیست قصهای ز غصهایست..

فرزاد تیموری چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:58 ب.ظ

سلام
آقا سلیقت بیسته تبریک میگم
نمیدونی وقتی اون لحضه که آهنگ بیلالیم را شنیدم چقدر گریه کردم

ای کاش تمام وب لاگها اینجوری بودند

خدا حافظ

فرزاد شنبه 18 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:04 ق.ظ

عزیز سلام
من هرچی تلاش کردم نتونستم آهنگ بیلالیم را لد بکنم
لطفآ برام میل کن
مر۳۰

وبلاگت عالیه
خدا حافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد