چرا فکر کردی به جز من یکی دیگه لایقت بود ...
رفتی و از من گرفتی اون نگاه عاشق تو ..
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی ...
تک و تنها توی این غربت سنگی ..
می دونم بر نمی گردی ..
شدی همرنگ دو رنگی ...
همه زندگی من اون نگاه عاشقت بود ...حالا من تنها نشستم با نوای بی نوائی......
آره زندگی همینه داداشی ...همش بی وفائی و نامردی ...
روزگار حرف های زیادی واسه گفتن داره ..
اما حیف که تو کله من نمیره ...
سلام
شعرای زیبایی بودندآقا پویا از خواندنشون لذت بردم.
بازم شعر بنویسید و امید وارم موفق باشید.
قربان شما
شیدا
سلام
واقعا عالیه امیدوارم همیشه پیروز و سربلند باشید
سلام.وبلاگ خوبی داری به من همسربزن .بای
چقدر لووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
سلام
من همونم که دگر مرده ام
خدا حافظ
عشق معنی نداره همانطور که عاشق معنی نداره شاید قبلا معنی داشته ولی الآن نداره
پس از تو رنگ گلها هم فریب است .. خیلی خوب بود میدونی هر شکایتی حکایتیست قصهای ز غصهایست..
سلام
آقا سلیقت بیسته تبریک میگم
نمیدونی وقتی اون لحضه که آهنگ بیلالیم را شنیدم چقدر گریه کردم
ای کاش تمام وب لاگها اینجوری بودند
خدا حافظ
عزیز سلام
من هرچی تلاش کردم نتونستم آهنگ بیلالیم را لد بکنم
لطفآ برام میل کن
مر۳۰
وبلاگت عالیه
خدا حافظ